آترینآترین، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره
رادین رادین ، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره

آترین

آترین ما بزرگ شده

سلام به دوستای عزیزم....   آترین خانم ما الان 6 روزه دیگه شیر نمیخوره.... واقعا کار خیلی سخت و بزرگی بود ولی بلاخره این پروژه سنگین هم تمام  شده ... ولی خداییش خیلی خیلی سخت بود...فکر نمیکردم آترین اینقدر مقاومت کنه ولی خوب طبیعیه دیگه ...اولش خیلی بی قراری میکرد و کلافه بود ولی خداروشکر الان دیگه تقریبا با این قضیه کنار اومده.... خیلی خیلی دوست دارم عزیزکم.... اینم عکس دخمل خوشکلم   ...
21 آبان 1391

آترین در 20 ماهگی

سلام سلام صدتا سلام واییییییییییییی خیلی غیبتمون این بار طولانیییییییییی شد. واقعا نمیدونم چی بگم... اول اینکه به اینترنت دسترسی نداشتم ... دوم اینکه وقت نداشتم....ولی در هر صورت اومدم که حسابی جبران کنم.... اینقدر حرف واسه گفتن دارم که نمیدونم از کجا شروع کنم...   خب از آترین خانم خوشکلم بگم که ماشااله خیلی خیلی خانم شده و البته مثل همیشه شیطون و بازیگوش... دیگه میتونه کلمات رو تکرار کنه و خیلی خوشکلم صحبت میکنه..... خیلی کنجکاوه باید از همه چیز سر دربیاره... هر روز صبح که بیدار میشه.... اول میگه مامانی آب بیده.... آب که خورد میره تی وی رو روشن میکنه و میگه نانای نانای نانای (آخه هر چیزی رو چند بار تکرار میکنه)... بعد شروع میکنه به...
18 شهريور 1391

آترین و تعطیلات نوروزی

سلام به همه دوستای گلم که همیشه به ما سر میزنن و با نظراتشون ما رو دلگرم و خوشحال میکنن.    و سلام به دختر گلم که هر روز داره خانومتر و نازتر میشه......... امسال هم طبق هر سال رفتیم وطن مامانی (اهواز) و مثل همیشه خیلی بهمون خوش گذشت. شما هم با کارای بامزه ات همه رو شیفته خودت کردی..... روز 28 اسفند ساعت 5 بعد ازظهر بلیط داشتیم واسه اهواز به خاطر همین یکی دوساعت زودتر رفتیم. وقتی رسیدیدم فرودگاه با جمعیت خیلی زیادی روبه رو شدیم . وقتی تابلو پروازو چک کردیم متوجه شدیم که بعله پروازمون تاخیر داره چون هوای جنوب گرد و غبار بود. خیلی ناراحت بودیم از اینکه پروازمون کنسل بشه....... بعد از یک ساعت خبر دادن که پرواز ما...
22 فروردين 1391

آترین در 14 ماهگی

سلام عزیزم . 14 ماهگیت مبارک باشه قربونت برممممممممممم.   ماشااله هر روز داری شیرنتر و شیطونتر میشی. این روزا واقعا وقت کم میارم. همه روزام با تو خلاصه میشن. از صبح که بیدار میشی شیطونی میکنی تا شب. همه خونه رو زیر و رو میکنی. سر از همه جا درمیاری. به همه چیز کار داری و کنجکاوی میکنی. کلمات جدید یاد گرفتی. وقتی کسی رو میبینی یا تلفن زنگ میخوره فوری میگی سااااااااااااام (یعنی سلام). دیروز سوار مترو شدیم هر کسی رو که سوار میشد میدیدی سریع میگفتی ساااام. اینقدر سلام کردی که وقتی میخواستیم پیاده بشیم یه آقایی گفت سااااااااام هههههههههههه. هر روز صبح وقتی بیدار میشی میای منو میبوسی و میگی بابا ساااام (آخه به منم میگی ...
13 اسفند 1390

آترین و دندان های جدید

سلام عزیزممممممممممم. دندونای جدیدت مبارک باشه فدات شم. الان دیگه 10 تا دندون داری. شیش تا بالا و چهارتا پایین. نهمین و دهمین دندونت هم باهم دراومد. یه کوچولو بداخلاق شده بودی ولی مثل همیشه صبور بودی و مامانو اذیت نکردی. خیلی دوست دارم. این روزا ماشااله خیلی شیطون و بازیگوش شدی. دوست داری همه چیزو کشف کنی. سر از همه جا درمیاری. راه رفتنت خدا رو شکر خیلی خوب شده. دوست داری غذاتو خودت بخوری . تا بهت میگیم کلاغ انگشت شصتتو میزاری روی کف اون یکی دستت و میگی تَـــــــــــــــر. (یعنی پر). وقتی بهت میگم یک دو سریع میگی تِـــــــــــــه (یعنی سه) . یاد گرفتی مکعب های بازیتو روی هم میچینی. اوه اوه کلی هم ددری هستی. خلاصه که من باید همش پا به ...
6 بهمن 1390

آترین یکساله شد

سلام عزیزم. تولدت مباااااااااااااااااااااااااااااااارک فدات شم. واییییییییییییی اصلا باورم نمیشه یعنی یکساله شدی یعنی یکسال از مادر بودن من میگذرهههههههههههه. خدایا شکرتتتتتتتتتتتت انگار همین دیروز بود که دکتر سنجری آترینو گذاشت تو بغلم و گفت ببین چه دخمل نازی داری ببین چه موهای مشکی ای داری. اون موقع اصلا نمیدونستم از خوشحالی چیکار کنم. ببوسمت ، شیرت بدم ، نگات کنم واییییییییییییی اینقدر هیجان داشتم که نمیتونم وصفش کنم آخه مثل یه عروسک ناز و خوشکل بودی و من که تازه مامان شده بودم  و خیلی بی تجربه بودم . ولی هر چه بود این یکسال خدا رو شکر به خوبی و خوشی گذشت . سختیهاشم خیلی شیرین بود . چون باعث میشد که بفهمم یه مادر چقدر زحمت بزرگ کردن ...
13 دی 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آترین می باشد