آترینآترین، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره
رادین رادین ، تا این لحظه: 7 سال و 6 ماه و 9 روز سن داره

آترین

آترین و تعطیلات نوروزی

1391/1/22 20:35
نویسنده : مامان آترین
1,063 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه دوستای گلم که همیشه به ما سر میزنن و با نظراتشون ما رو دلگرم و خوشحال میکنن.

 

 و سلام به دختر گلم که هر روز داره خانومتر و نازتر میشه.........

امسال هم طبق هر سال رفتیم وطن مامانی (اهواز) و مثل همیشه خیلی بهمون خوش گذشت. شما هم با کارای بامزه ات همه رو شیفته خودت کردی.....

روز 28 اسفند ساعت 5 بعد ازظهر بلیط داشتیم واسه اهواز به خاطر همین یکی دوساعت زودتر رفتیم. وقتی رسیدیدم فرودگاه با جمعیت خیلی زیادی روبه رو شدیم . وقتی تابلو پروازو چک کردیم متوجه شدیم که بعله پروازمون تاخیر داره چون هوای جنوب گرد و غبار بود. خیلی ناراحت بودیم از اینکه پروازمون کنسل بشه....... بعد از یک ساعت خبر دادن که پرواز ما ساعت 7 شب انجام میشه . با این حال بازم معلوم نبود چون یکی یکی پروازها رو کنسل میکردن. شما هم که خیلی شیطونی میکردی و بلاخره ساعت 7 شد و اعلام کردن که بریم سوار هواپیما بشیم. وقتی سوار شدیم خیالمون راحت شد و خداروشکر پرواز خوبی داشتیم...... پدر سیاوش هم توی فرودگاه اهواز منتظر مبا بود . وقتی رسیدم اعلام کردن که تمامی پرواز ها بعلت بدی هوا کنسل میباشد. توی اون روز تنها پروازی که انجام شد هواپیمایی بود که ما مسافرش بودیم...... خدا روشکر که امسال هم قسمت شد پیش خانوادم باشیم.

 تو این مدت پدر سیاوش و مامان جون خیلی بهت عادت کردن و خیلی سخت بود ازت جدا بشن. توی این سیزده روز چندتا از شهرهای استانو رفتیم . که جای همگی خالی خیلی خیلی خوش گذشت. تو هم که عاشق بیرون رفتن هستی و از همه بیشتر کیف میکردی.

 

توی این سفر کلی از شما عکس گرفتیم که چند تا شو میزارم توی وبلاگت عزیزم.....

 

آترین 1391

 

بقیه عکسها در ادامه مطلب

 

 

 

 

a1001

 

a1002

 

a1003

 

و اینم عکس الیسا خانم ناز دختر دایی آترین که امسال یکساله شد. تولدت مبارک

a1004

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

فاطمه مامان صبا
23 فروردین 91 2:24
وای وای این جیگر خانومو نیگا کنین.............خوش بحالتون هوا اونجا گرم بوده حسابی کیف کردین..........قربونت برم با اون موهای نازت
خاله فاطي
30 فروردین 91 11:05
سلام جيگر خوشحال شدم امسال تو و مامان رو ديدم

سلام . مابیشتـــر
ثریا
12 اردیبهشت 91 19:27
سلام چقدر خاطراتتون شبیه خاطرات منو آتریناست جالب بود ماهمیشه بایدنگران گرد و غبار اهواز باشیم که نکنه پروازمون انجام نشه و خانواده رو دیرتر ببینیم
مامان مبینا
13 اردیبهشت 91 0:56
چه دشت قشنگی هست با این گل زیبا
مامان آترین
16 اردیبهشت 91 15:39
سلام دختر کوچولوی نازی دارین.میتونم لینکتون کنم


سلام . مرسی . بله حتما. منم شما رو لینک میکنم
مامان شايان جوني
10 خرداد 91 10:30
سلام سلام دوست عزيز شايان جوني تو مسابقه ني ني و شكلك شركت كرده. زمان راي گيري تا چهاردهم هست. اگه دوست داشتين بهش راي بدين. راستي آدرس وبتون يا ايميلتون هم بذارين كه راي قبول بشه. ممنون. تو قسمت نظرات آدرس زير بايد راي بدين. آدرس وب راي گيري: http://noruz1391.niniweblog.com/cat6.php
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آترین می باشد